خدایی که نمی شناسم

ساخت وبلاگ
آيات قرآنيإِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلَائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ (161) كسانى كه كافر شدند و در حال كفر مردند لعنت‏ خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد. سوره مباركه البقرة............................................................................................................................وَ الْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَ لَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (سوره مباركه البقره آيه دويست و سي و سه)..............................................................................................و مادران بايد فرزندان خود را دو سال تمام شير بدهند اين حكم براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند و خوراك و پوشاك آنان (مادرانشان) به طور شايسته بر عهده پدر است خداوند به هيچ كس بجز آنچه در توان اوست تكليف نمي كند. هيچ مادرى نبايد به سبب فرزندش زيان ببيند و هيچ پدرى نيز نبايد به خاطر فرزندش ضرر ببيند و مانند همين احكام بر عهده وارث نيز هست پس اگر پدر و مادر بخواهند با رضايت خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1402 ساعت: 11:29

فُلسرسول ‌خدا (ص) علی بن ابی‌ طالب (ع) را برای ویران کردن بُت و بتکده «فُلُس» همراه یکصد و پنجاه نفر از انصار، در ماه ربیع‌الآخر سال نهم هجرت روانه فرمود. سریه به قطعه‌ای از سپاه گفته می‌شود که به دستور رسول‌ خدا (ص) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می ‌شدند، بدون آنکه پیامبر (ص) همراه آنان خارج شود. چگونگی وقوع سریهرسول‌خدا (ص) علی بن ابی ‌طالب (ع) را برای ویران کردن بت و بتکده «فُلُس» (نام بتی است در منطقۀ نجد که قبیله طئ آن را می‌ پرستیدند.) همراه یکصد و پنجاه نفر از انصار، در ماه ربیع‌الآخر سال نهم هجرت روانه فرمود و در این میان حتی یک نفر هم از مهاجران همراه آنان نبود. آنها پنجاه اسب نیز همراه داشتند؛ امّا از شترها استفاده کرده و از به کار گرفتن اسبها خودداری کردند. پیامبر (ص) دستور داده بودند تا مسلمانان به قبیله‌های غیر مسلمان حمله کنند. علی (ع) با اصحاب خود به سوی «فُلُس» حرکت کردند و مسلح به نیزه و سلاح ‌های دیگر بودند و آشکارا اسلحه حمل می ‌کردند. علی (ع) پرچم را به "جبّار بن صخر سلمی" داد و راهنمایی از «بنی‌اسد» را که نامش حریث بود، همراه خود کرد و راه «فَیْد» (فید در جنوب شهر حائل، در عربستان سعودی واقع است و قرقگاهی داشته که به آن حِمَی‌ فَیْد می ‌گفتند.) را در پیش گرفت و هنگامی که نزدیک سرزمین دشمن رسید، فرمود: میان شما و قبیله‌ای که قصد آن را دارید، یک روز کامل راه است، اگر در روز حرکت کنیم ممکن است، به چوپانها و دیدبان‌های آنان برخورد کنیم و آنها به قبیله خود خبر داده و در نتیجه اهل قبیله متفرق شوند و نتوانید به خواسته خود برس خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1402 ساعت: 11:29

چپ دستيراست ‌دستی و چپ‌ دستی به معنای تمایل طبیعی افراد در بهره‌گیری بیشتر از دست راست یا دست چپ برای انجام کارهای گوناگون و به ‌ویژه نوشتن است. بیشتر انسان‌ها راست ‌دست هستند و برای انجام کارهای روزانه، بیشتر از دست راست خود استفاده می‌ کنند. در مقابل، درصد کمتری از انسان‌ها چپ‌ دست هستند. یکسان‌دستان گروه خیلی کوچکی از انسان‌ها هستند که توانایی استفاده از دست چپ و راست را به‌ طور یکسان دارند.آمار راست‌دستانبر پایه پژوهش‌های گوناگون بین ۷۰ تا ۹۰ درصد جمعیت جوامع گوناگون، راست‌دست هستند. بقیهٔ این افراد عمدتاً چپ‌دست هستند. درصد بسیار کمی نیز توانایی استفاده از دو دست را دارند که یکسان‌دست نامیده می‌ شوند. ۲۳ مرداد (۱۳ اوت) هر سال به نام روز جهانی چپ‌دست‌ها نامگذاری شده‌است. نام این روز در سال ۱۹۷۶ (میلادی) برابر با ۱۳۵۵ (خورشیدی) پیشنهاد شد و به تصویب رسید.شخصی در حال نوشتن واژهٔ «Linkshänder» (در آلمانی به‌معنی «چپ‌دست») با دست چپ علل راست‌ دستی و چپ ‌دستی. هنوز دلیل قطعی تعیین دست مشخص نیست. گمان می ‌رود که چپ ‌دست بودن، ۲۵ درصد به ژنتیک و ۷۵ درصد به محیط مرتبط باشد. معمولاً نوزادان توانایی استفاده از هر دو دست را دارند و پس از چند ماه چپ ‌دست یا راست‌دست می ‌شوند. نظریه‌های مختلف، وراثت، یادگیری و فعالیت‌های مغزی در دوران جنینی و رشد را عامل تعیین چپ ‌دستی یا راست‌ دستی می‌ دانند.یافته ‌های پژوهشگران دانشگاه ام.آی.تی. (مؤسسه فناوری ماساچوست) آمریکا نشان می ‌دهد که در رحم مادر، مغز کودکان چپ ‌دست آزادانه‌تر از مغز کودکان راست‌ دست رشد می‌ کند. پژوهشگران دانشگاه آکسفورد، ژنی را کشف کردند که گمان می‌رود عامل بروز چپ ‌دستی باشد. در افراد دارای این ژن، دو نیمکره چپ و راست مغز خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1402 ساعت: 11:29

كرامت انسانيکرامت در لغت یعنی گرامی داشتن و بزرگداشت دیگران. کرامت و عزت و بزرگواری جزئی از سرشت انسان است. این است که اگر انسان خود را آنچنانکه هست بیابد کرامت و عزت می یابد. بدون تردید یکی از مهم ترین موضوعات قرآنی، حول محور انسان و ویژگی های او سیر می کند. در واقع آن گونه که قرآن انسان را ترسیم نموده، در هیچ جایی به چنین نحوی، جنبه های متفاوت و کرامت انسانی در نظر گرفته نشده است. در حقیقت در بین مخلوقات، انسان از ویژگی های بسیار متمایزی برخوردار است که به احسن الخالقین خطاب شده است. در قرآن در آغاز به خلقت انسان و سیر طبیعی آفرینش او اشاره می شود که چگونه انسان به دنیا آمد بعد از آن که به آفرینش زمین و آسمان اشاره می شود، به این مطلب اشاره می نماید که:و لقد خلقنا الانسانَ من صَلصالٍ من حمأ مسنون؛ و همانا ما انسانی را از گل و لای سالخوردة تغییر یافته آفریدیم. آن گاه بعد از آن که در آیات مختلفی به خلقت او می پردازد به نتیجه این آفرینش اشاره می کند که: لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم؛ که ما انسان را در (مقام) احسن تقویم (نیکوترین مراتب صورت وجود) بیافریدیم. در حقیقت از میان مخلوقات گوناگون الهی، این انسان است که دارای ویژگی های ممتازی است که مقام خلیفه الهی را در میان موجودات از آن خود کرده است. اگرچه در این جا خلافت الهی برای نخستین انسان، یعنی حضرت آدم(ع) ثابت شده، اما منحصر در ایشان نبوده است و عمومیت داشته و شامل انسان های بعد از او نیز می شود. برای عمومیت این منظور الهی می توان به آیه دیگری در این باره اشاره کرد که خداوند می فرماید: هو الذی جعلکم خلائف فی الارض.البته در این مورد که چه کسانی از فرزندان آدم می توانند به این مقام برسند، آنهایی که علم اسماء را دارا بوده و به خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 59 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 13:19

دیستروفی عضلاني دیستروفی یا دُش‌پروردگی ماهیچه‌ای دوشن (به انگلیسی: Duchenne muscular dystrophy) (به اختصار DMD)، شایع‌ترین و شدیدترین نوع از بیماری‌های دیستروفی ماهیچه‌ای از گونه (X پیوند یافته) و ژنتیکی است. از عوارض اصلی این بیماری تحلیل و نابودی ماهیچه‌های ارادی (که در کنترل بدن نقش حیاتی دارند) است که در مواقع شدید نهایتاً منجر به عدم توانایی در راه رفتن ،۹۶٪ معلولیت، مشکلات تنفسی و مرگ می‌شود.فراوانی دوشن ۱ در ۳۵۰۰ کودک پسر است. این بیماری در اثر تغییرات و نقض در ژن (DMD) واقع در کروموزوم X ایجاد می‌شود. این ژن مسؤل ساخت پروتئین دیستروفین که ماده‌ای ضروری برای حفظ و ثبات ماهیچه‌ها است می‌باشد و در غشاء سلولی قرار دارد. به‌طور کلی بانوان دارای کروموزوم X ناقص و حامل این بیماری هستند و می‌توانند این بیماری را به نیمی از فرزندان پسر خود منتقل کنند. ناقص بودن یکی از کروموزوم X در بانوان غالباً ارثی است یا ممکن است در اثر جهش‌های ژنتیکی باشد. به‌طور کلی علایم بیماری در ۶ سالگی ظاهر می‌شود گرچه در دوران نوزادی هم نمایان است. نوزاد در موقع تولد کاملاً سالم به نظر می‌رسد، ولی هنگامی که شروع به حرکت می‌کند، حتی زمانی که با چهار دست و پا یا سینه خیز می‌نماید حرکت او کندتر از همسالان خود است و زود به زود خسته می‌شود. هنگامی که به راه می‌افتد ضعف ماهیچه‌ای به تدریج واضح تر می‌شود.معمولاً والدین نسبت به نحوه راه رفتن غیرطبیعی یا اشکال در برخاستن فرزندشان از روی زمین، راحت زمین‌خوردن، اشکال در بالا رفتن از پله‌ها و عدم توانایی دویدن یا انجام حرکات ورزشی در مقایسه با همسالانشان نگران می‌شوند. بزرگ شدن غیرطبیعی ماهیچه‌های ساق پا و ضعف خفیف تا متوسط ماهیچه‌های ابتدای اندام تحتانی، به صو خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 13:19

شعرهاي كودكانهخوشا به حالت اي روستاييچه شاد و خرم، چه باصفاييدر شهر ما نيست جز دود و ماشيندلم گرفته از آن و از ايندر شهر ما نيست جز داد و فريادخوشا به حالت که هستي آزاداي کاش من هم پرنده بودمبا شادماني پر مي‌گشودممي‌رفتم از شهر به روستاييآنجا که دارد آب و هوايي.------------------------انارصد دانه ياقوتدسته به دستهدر پوششي نرميکجا نشستههر دانه اي هستخوش رنگ و رخشانقلب سفيديدر سينه آنياقوتها راپيچيده با همدر پوششي نرمپروردگارمهم ترش و شيرينهم آبدار استسرخ است و زيبانامش انار استمصطفي رحماندوست............................................شعر کودکانه ي آفتاب مهتابآفتاب مهتاب چه رنگهچه قدر هر دو قشنگهيكي روشني روزيكي نور شب افروزيكي طلاي زردهيكي نقره سردهيكي پرتو خورشيدبه روي خاك پاشيديكي از ماه زيبابتابد بر همه جاآفتاب مهتاب چه رنگهچه قدر هر دو قشنگه...................................................................شعر کودکانه اتل متلاتل متل حسني تو خواب راه مي رفتداشت دوباره به خونه ماه مي رفتپياده بود او ؟ نه بابا سوارهسوار چي ؟ قايق ابر پارهتند و سريع به خونه ماه رسيدستاره شد صورت ماه رو بوسيدحسني حالا تو باغ آسمونهدلش مي خواد کنار ماه بمونه..........................................................مادر بزرگچارقدشو دور سرش بسته بودصداي کفشش که اومد دويدمدور گلاي دامنش پريدمبوسه زدم روي لپاشتموم شد خستگي هاش . ................................................................شعر کودکانه دريابا موج و با بادمي آيد از دوربا داد و فريادطوفاني و سردخاکستري رنگامروز با مادارد سر جنگدنبال دعواست ،با اين هياهو !بيچاره ماهي ،مي ترسد از او..................................................... خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 54 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 13:19

زُهَير بن قين زهير بن قين بَجَلي از بزرگان قبيله بَجيله بود که در کوفه مي ‌زيست. زهير نخست طرفدار «عثمان» بود، تا اين‌ که در سال شصتم هجري، هنگام بازگشت از سفر مکه، در يکي از منازل بين راه، (بنابر نقل دينورى، اين ملاقات در منزل‌گاه «زَرُود» انجام گرفته است.) هم‌ زمان با کاروان امام حسين (ع) در يک‌ جا فرود آمد. امام (ع) شخصي را نزد زهير فرستاد و خواستار ملاقات با او شد. زهير نخست از اين ديدار اکراه داشت. اما به توصيه همسرش - ديلم يا دَلْهم دختر عَمرو- به محضر امام حسين (ع) شرفياب شد. اين ديدار بسيار مبارک بود و مسير زندگاني زهير را تغيير داد.او در حالي كه در ناز و نعمت و خوشي و در ميان خيمه اش به سر مي برد پس از اين ملاقات، شادمانه نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا خيمه و بار و بُنه او را به کنار خيمه امام (ع) منتقل کنند. با همسرش نيز وداع کرد و گفت: «من عازم شهادت همراه امام حسين (ع) هستم. تو با برادر خود نزد خانواده‌ات برگرد، زيرا نمي ‌خواهم از سوي من چيزي جز خوبي به تو برسد.» آن ‌گاه خطاب به همراهانش گفت: «هر که دوستدار شهادت است، همراه من بيايد، وگرنه برود و اين آخرين ديدار من با شماست. اما خاطره‌اي براي شما بيان کنم: زماني که به جنگ بَلَنْجَر رفته بوديم، به پيروزي و غنايم فراواني دست يافتيم و بسيار خوشحال شديم. سلمان فارسي که همراه ما بود گفت: «آن ‌گاه که سيّد جوانان آل محمّد را درک کرديد، از پيکار و کشته شدن در کنار او بيش از دستيابي به اين غنايم شادمان خواهيد شد.» برخي منابع آورده‌ اند سلمان بن مضارب، پسر عموي زهير، با وي همراهي کرد و او نيز به سپاه امام حسين (ع) پيوست.آمادگي زهير براي دفاع از امام حسين (ع)بنابر نقل تاريخ طبري، امام حسين (ع) پس از برخورد با س خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1402 ساعت: 16:01

شهادت جانگداز علي بن الحسين - امام سجّاد (ع) بر جميع شيعيان آن حضرت تسليت باد. خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 59 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1402 ساعت: 16:01

صحنه اي از استقبال مردم از آزادي اسراي جنگ تحميلي هشت ساله عراق عليه ايران اسلاميامام رضا علیه السلام فرمود: چون ماه محرّم می رسید کسی پدرم علیه السلام را خندان نمی دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن که ده روز می گذشت.روز اسرا و مفقودانانقلاب اسلامی، دستاورد مبارزه مردمی است که از جان، مال و زندگی شان گذشتند. هشت سال دفاع مقدس، سند گران بهای این فداکاری ها و از جان گذشتگی هاست. سبک بالان عاشق بی شماری، سوار بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاختند و در همان حال، سینه هایی نیز در قفس تنگ بازداشت گاه های عراق تپیدند. آنها بهترین سالیان عمر خود را آنجا گذراندند تا ندای حق و حقانیت نواخته شود و نام ایران در اوج درخشش بماند. اسیران ایرانی، با پیروی از کاروان اسیران عاشورا، در اسارت آزادگی آفریدند و دشمن ریاکار را رسوا ساختند. به احترام اسیران جنگی و مفقودان آن، روز یازده محرم هر سال را که هم زمان با مصیبت دردناک اسارت اهل بیت پیامبر است، «روز تجلیل از اسرا و مفقودان» نام گذاری کرده اند. بزرگ و پاینده باد نام اسیران آزاده و شهیدان گم نام بی قرار که نشان آنها در بی نشانی شان است.این همه یوسف گمشدهپس از فروپاشی رژیم بعثی عراق و اطمینان از نبود اسیر ایرانی در آن کشور، در آذرماه 1382، مصوّبه ای در بنیاد شهید انقلاب اسلامی تصویب شد که بر اساس آن، باقی مانده مفقودان دفاع مقدس، شهید اعلام گردید و نام آنان با عنوان شهدای جاویدالاثر ثبت شد. ستاد تفحص شهدای کشور هم تعداد شهدای مفقود را هفت هزار شهید عنوان می کند که هنوز با وجود جست وجوهای فراوان، نشانی از آنان یافت نشده است. معلوم نیست کدامین خاک میزبان جسم پاکشان گشته و آنان از کدام شکاف و خاکریز و کانال، به لقای خداوند رسیدند و بر سر خوان ن خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 59 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1402 ساعت: 16:01

آبآب هستم آب هستم آب پاکجاري ام از آسمان تا قلب خاکگاه ابر و گاه باران مي شومگاه از يک چشمه جوشان مي شومگاه از يک کوه مي آيم فرودآبشار پر غرورم، گاه رودگاه قطره گاه دريا مي شومگاه در يک کاسه پيدا مي شومروز و شب هر گوشه کاري مي کنمباغها را آبياري مي کنمنيست چيزي برتر از من درجهانزندگي از آب مي گيرد نشانگرچه آبم روزي اما سوختمقطره تا دريا سراپا سوختمتشنه اي آمد لبش را تر کندچاره لب تشنه اي ديگر کندتشنه اي آمد که سيرابش کنممشک خالي داد تا آبش کنمتشنه ي آنروز من عباس (ع) بودپاسدار خيمه هاي ياس بودخون عباس (ع) علمدار شهيدقطره قطره در درون من چکيدداغي آن خون دلم را سوختهآتشي در جان من افروختهچشمه هاي خواب موجم خفته بادآبي آرامشم آشفته بادآب هستم؟ واي من مرداب بهزندگي بخشم؟ نه مرگ و خواب بهپيچ و تاب رودم از درد دل استبرکه از اندوه من پا در گل استگريه من شُرشُرِ باران شدهغصّه ام در گريه ها پنهان شدهدود داغم ابرها را خيره کردآسمانها را سراپا تيره کردآب اگر شد اشک چشم از شرم شداز خجالت شور و تلخ و گرم شدگرچه آبم آبرويم رفته استشادي از رگهاي جويم رفته استآب بودم کربلا پشتم شکستقايق اميد من برگل نشستحال از اکبر (ع) خجالت مي کشماز علي اصغر (ع) خجالت مي کشمشاعر: مصطفي رحماندوست خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1402 ساعت: 1:27

سرلشکر شهيد خلبان، عباس دورانعباس دوران (متولد بيستم مهرماه هزار و سيصد و بيست و شهادت در نهم - تيرماه سال يكهزار و سيصد و شصت و يك ) سرهنگ جنگنده مک‌دانل داگلاس اف - چهار فانتوم نيروي هوايي ايران بود که در ماه‌هاي آغازين جنگ ايران و عراق نقش مهمي در بمباران اهداف دشمن عراقي ايفا کرد. دوران در دو سال اول جنگ بيش از عمليات و پرواز برون مرزي موفق داشت. او در عمليات بغداد در خاک عراق کشته شد. عباس دوران در سال هزار و سيصد و بيست و نه در شهر شيراز زاده شد. دوران کودکي، نوجواني و جواني را در شيراز گذراند و پس از اخذ مدرک ديپلم در سال هزار و سيصد و چهل و نه به خدمت سربازي رفت.پس از پايان دوره وظيفه، به‌دليل علاقه به يادگيري فن خلباني در سال هزار و سيصد و پنجاه و يك وارد دانشکده خلباني نيروي هوايي شاهنشاهي ايران شد و پس از طي دوره مقدماتي پرواز در ايران، براي ادامه تحصيل و فراگيري دوره تکميلي خلباني به آمريکا اعزام شد. وي با اخذ نشان و گواهي‌نامه خلباني از دانشکده خلباني پايگاه نيروي هوايي کلمبوس به ايران بازگشت و با درجه ستوان ‌دومي در پايگاه هوايي همدان مشغول به خدمت شد. همسر وي «نرگس خاتون دليري فرد» نام داشت. در زمان آخرين پروازش، پسرش اميررضا، هشت ماه و نيمه بود.جنگسرتيپ نمکي مي‌ گويد: «نفرات فني و مديريتي و خلبانان زيادي به اتهام شرکت در کودتاي نقاب [معروف به کودتاي نوژه] از کار برکنار شدند، اما بعد از ظهر سي و يكم شهريور هزار و سيصد و پنجاه و نه آنها آمدند و گفتند مي‌خواهند بدون حقوق و درجه به کشور خدمت کنند؛ و بسياري از آن مردان تبديل به بهترين افسران و خلبانان جنگ گرديده و حتي شهيد شدند. خلبانان شهيد اقبالي دوگاهه، دل حامد، غفور جدي، مه خدایی که نمی شناسم...
ما را در سایت خدایی که نمی شناسم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7nahidkhirolahi8 بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1402 ساعت: 1:27